مواد لازم اسموتی خوشمزه شبکه تماشا چند؟ / لاکچریبازیهای بدمزه تلویزیون تا کِی؟
تاریخ انتشار: ۲۰ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۲۸۰۵۲۴
تلویزیون در این شرایط سخت اقتصادی، نوشیدنیها و غذاهایی را به نمایش میگذارد که مدتها است از سبدِ خانوادههای ایرانی حذف شده است.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، این روزها در شرایط سختِ اقتصادی و معیشتی، مخاطب سیما با آگهیهای پررنگ و لعاب و زرق و برقِ دکور و لباسهای آنچنانی در تلویزیون روبهرو میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما در این میان، آزارِ مخاطب، حسرتی که در چشمِ مخاطب بههنگام دیدن آن محصول و کالا میان آگهیهای تبلیغاتی و یا غذای لاکچری و حتی نوشیدنیهای آنچنانی در برخی برنامهها همچون "دارچین" شبکه تماشا کار را بغرنجتر میکند، اینجا دیگر تبلیغ نیست بلکه ضدتبلیغ محسوب میشود.
تبلیغات باید کارکرد آگاهی مصرفکنندگان، تسهیل رقابت بین شرکتها، تأمین سرمایه رسانههای جمعی داشته باشد و کارکرد مهمتر اینکه تولید شغل کند، اما وقتی در این فرآیند زیادهروی، اغراق و انحصاری اتفاق میافتد به ضد آن تبدیل میشود و این کارکردها را از دست میدهد. امروز در تلویزیون بهوضوح میتوان مشاهده کرد که هدف تبلیغاتچیها و یا برنامههای صرفاً تبلیغی، دیگر فروش کالا نیست بلکه فروش تبلیغات به مشتری است.
به همین خاطر هر روز لوکسبازی و اغواگری توسط آژانسهای تبلیغاتی و اسپانسرها و صاحبان سرمایه به تلویزیون تحمیل میشود. از برنامههای صرفاً تبلیغی مثل برنامههای آشپزی که بعضاً در شبکههایی مثل تماشا و آیفیلم پخش میشود تا بسیاری از بازیگرانی که کار اصلی خودشان را رها کردهاند و خودشان را بیشتر بهعنوان بازیگر آگهی بازرگانی معرفی میکنند، روزی با اپلیکیشن خرید و فروش کالا، روزی برای فروشِ یک یخچال و تلویزیون، روزی برای لوازم آرایشی و بهداشتی و حتی کفش!
مشکلات بودجهای صداوسیما و کسب درآمد از محل تبلیغات بازرگانی و حضورِ اسپانسرها، در حالت طبیعی و درست، باید اتفاق بیفتد، اما نه تبدیل کردن تلویزیون به بنگاه سرمایهداری سوءاستفادهگرها؛ چرا که هر روز با نگاهی به سریالسازی، برنامهسازی و آگهیسازی میتوان دریافت که مسئولین ذیربط همهچیز را در اختیار گروههایی قرار دادهاند که فقط به پول و تجارت میاندیشند. سایه بلندِ اقتصاد، گویای این است که کمتر کسی پیدا میشود که در تلویزیون دغدغه فرهنگ داشته باشد.
وقتی همگان شاهدند که اکثر خانوادههای ایرانی بهخاطر کرونا و سوءمدیریت در کشور، گرفتار مشکلات اقتصادی و معیشتیاند، اسموتی و موکتل لاکچری در تلویزیون چه معنی میدهد؟ یا آگهیهای تبلیغاتی رنگ به رنگ در همین برنامههای صرفاً تبلیغاتی چه موضوعیتی دارد؟ همان وقتنشناسیهایی که در بسیاری از اوقات، تلویزیونیها بهسراغش رفتهاند؛ مصداق بارز آن محدودیتهای کرونایی است که برنامهای اختصاصی برای ترویج سفر به کیش و یا رفتن به فروشگاهی برای خرید روی آنتن میرود!
از طرفی دیگر این سؤال همیشه ذهنِ بیننده را درگیر خودش کرده است؛ چرا باید در شبکههایی که مأموریتشان پخش فیلمهای خارجی و ایرانی قدیمی و جدید است، برنامه آشپزی و جانبی مثل "دارچین" از آن شبکه پخش شود؟ امروز در شبکههای تلویزیونی آنقدر برنامههای آشپزی و یا صرفاً تبلیغاتی روی آنتن میرود که این برنامهها دیگر جایی ندارند، این همان تحلیل را بهیاد میآورد؛ فلسفه اینهمه شبکهسازی چه بود؟ اگر قرار بود اینهمه موازیکاری و برنامههای تکراری در تلویزیون ببینیم پس چرا حرف از نگاه و رویکرد اختصاصی و مأموریت ویژه شبکهها مطرح میشود؟
واقعاً غذاها، نوشیدنیها و دِسرهایی در این برنامهها با مواد اولیهای درست میشوند که در این شرایط اقتصادی، هم کالاهای لاکچری محسوب میشوند و هم بهنوعی برای مخاطبی که با این مشکلات دست و پنجه نرم میکند نوعی آزار بهحساب میآید، یا بهتعبیری شلیکِ تلویزیون به قلب خانواده ایرانی (!) خانوادهای که با فرزندانش جلویِ تلویزیون مینشینند تا برنامه و سریالی را صرفاً برای سرگرمی و استفاده از مفاهیم فرهنگی، تماشا کنند، اما بهیکباره با چنین صحنههایی در برنامه آشپزی، میز صبحانه لاکچری، اصرار به تجمل در برخی از برنامهها و سریالها و استفاده ابزاری از خانمها روبهرو میشوند.
حتماً علامت سؤالها با این رویکردهای تبلیغی در تلویزیون هر روز بیشتر میشود؛ وقتی میشنویم دستمزد بازیگران برای تیزر تبلیغاتی حداکثر ۲ دقیقه چقدر هنگفت است و یا برنامههای تبلیغی جانبی مثل آشپزیها در شبکههای غیرمرتبط چقدر پولسازند، یا غفلت مدیران تلویزیون از اصرار صاحبان کالا برای لاکچریبازی و تحمیلِ این سبک زندگی تجملگرایی، نکته دیگری است که مخاطب را هر روز از قابِ تلویزیون دورتر میکند، اینکه میگوییم؛ این غذاها و نوشیدنیهای لاکچری چند؟
شاید تلویزیونیها از قیمتهای بالا و بازار آشفته اقتصادی خبر ندارند که با چنین اتفاقاتی در آنتن، مواجه میشویم. قیمتها آنقدر گراناند که اگر سَری به بازار بزنند متوجه میشوند مدتها است میوههایی که در این برنامه نشان داده میشود مثل موز، آناناس، زنجبیل و حتی انبه از سبد خرید خانوادههای ایرانی حذف شده است.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: تبلیغات صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران مشکلات اقتصادی نوشیدنی ها برنامه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۲۸۰۵۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بیانیه تند تراکتور علیه تلویزیون؛ چرا در مورد حق پخش چیزی نمیگویید؟
آفتابنیوز :
در روزهای گذشته اختلاف بین باشگاه تراکتور و چند برنامه تلویزیونی در شبکه استانی تبریز موسوم به تلویزیون سهند، بالا گرفته و حالا باشگاه تراکتور پاسخ این تلویزیون را داده و مدعی شده باتوجه به اینکه این شبکه در مورد سه مسئله «کیفیت پخش بازیهای تراکتور، حق پخش تلویزیونی و پخش سراسری بازیهای تراکتور» تلاش و پیگیری انجام نداده، نمیتواند مدعی دلسوزی برای این تیم باشد.
بیانیه تراکتور را بخوانید:
تراکتور ایامی سخت و گذری دشوار را گذراند و طبیعی است که همراه بودن مدعیان دلسوزی، در این مقاطع عیان میشوند. با عِلم به انتقادها و گلایههای به حقی که از سوی هواداران، رسانهها و صفحات مجازی مطرح شد، باشگاه تراکتور همواره در مقابل تمامی آنان سر به احترام خم میکند؛ امّا رویکرد و رفتار رسانه ملی (شعبه استانی) تأسفبار است.
سالهاست که حربه موجسواری برای بالا رفتن از دیوار هواداران پرشمار تراکتور دیگر کارساز نیست و بهتر است که عزیزان رسانه ملی (شعبه استانی) راه دیگری را برای پوشش ضعفهای خود برگزینند.
مطالبهگری صرفاً به شعار نیست که عزیزان با دستاویز قرار دادن آن، از مسئولیت و تعهد بگریزند! حال که رسانه ملی (شعبه استانی) با دستاویز قرار دادن مطالبه هواداران و از راه نخ نمای مزه پراکنی مجریان و گزارشگران که صرفاً با تقلید کورکورانهای از همتایان خود در رسانه ملی (شعبه مرکزی) کمر به تضعیف باشگاه تراکتور بستهاند، یکبار برای همیشه به سه مطالبه دیرین و مشترک باشگاه و هواداران تراکتور از رسانه ملی پاسخی روشن دهند!
- چه زمانی کیفیت پخش بازیهای خانگی تراکتور، حداقل به سطح شعبه مرکز خواهد رسید و هواداران پیگیری بازی از طریق پخش زنده یک شبکه اجتماعی را به تماشای آن از شبکه سهند ترجیح نخواهند داد؟
- چرا بازیهای تراکتور که هواداران فراوانی در اقصی نقاط کشور و دنیا دارد و به استناد آمارهای بینالمللی جزو پُر هوادارترین تیمهای آسیا است، از شبکه سراسری پخش نمیشود تا اکثریت آنان از تماشای بازی تیم محبوبشان محروم نباشند؟
- و در نهایت مسئله حق پخش باشگاهها چه زمانی حل خواهد شد؟ عایدی و درآمدی که بابت تبلیغات قبل و بعد از مسابقه فوتبال دریافت میکنید، کجاست؟ مگر روال آن نیست که ابتدا «حق» محقق گردد و سپس «مطالبهگری» صورت گیرد؟
چنین به نظر میرسد که رسانه شما بهترین دفاع را در حمله میبیند و با بهرهگیری از عنوان نماینده افکار عمومی، در پی ورود به جزییترین تصمیمات باشگاهها بوده و به بیانی سعی در پاکسازی از پایین دست دارد؛ از جمله این موارد، شفافسازی در خصوص مسئله حق پخش است که طی سالیان متمادی ناقض اصول حرفهای فوتبال کشورمان و همچنین موضوع بهبود کیفیت پخش مسابقات که عامل سرافکندگی است، اشاره کرد.
باشگاه تراکتور به پشتوانه هواداران میلیونی خود، رسانهای فراگیرتر و پُرمخاطبتر در اختیار دارد و همه ما با هواداران زندگی میکنیم و در همین راستا کاملاً به مطالبه آنان آگاهیم و باور داریم انتقاد و خواسته هواداران همواره حق مطلق است و ما به عنوان خادم، اهتمام بیدریغ در جهت بهبود شرایط موجود و برآورده ساختن خواسته هواداران در تمامی زمینهها به کار خواهیم گرفت.
در پایان از مسئولان دور اندیش رسانه ملی دعوت میکنیم که ضمن جلوگیری از ماهیگیری برخی مجریان و گزارشگرانش از آب گِلآلود، در رسیدن به آنچه که شایسته و مطلوب هواداران و باشگاه بزرگ تراکتور است، اهتمام ورزند.
منبع: خبر ورزشی